(تصاویر) مردی که با زبان درازش نقاشی میکند، رکورد گینس را زد
تاریخ انتشار: ۳ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۱۷۵۵۷۱
نیک استوبرل اهل لسآنجلس، رکورد بلندترین زبان دنیا را در گینس به ثبت رساند و لقب لیکاسو (Lick-asso - تلفیقی از کلمه زبان (Lick) و نام پیکاسو نقاش معروف) را از آن خود کرد. نیک که بلندترین زبان دنیا با ۱۰/۰۸ سانتیمتر طول را دارد، از آن برای کشیدن نقاشی استفاده میکند.
به گزارش خبرآنلاین، مردی که به سبب بلند بودن زبان خود رکورددار گینس است، نقشی از میزبانان برنامه تلویزیونیای که به آن دعوت شده بود را به تصویر کشید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نیک مدعی است که میتواند از زبان بلند خود برای تایپ، نقاشی و حتی لیسزدن آرنج خود استفاده کند؛ مهارتی که شاید اغلب افراد از آن محروم باشند. به گزارش بخش ارتودنسی دانشکده دندانپزشکی دانشگاه ادینبورگ، میانگین طول زبان در زنان ۷.۹ سانتیمتر و در مردان ۸.۵ سانتیمتر است.
در طول این برنامه تلویزیونی، نیک با استفاده از زبان خود، تصویری بامزه از میزبانان برنامه را نقاشی کرد.
نیک در پاسخ به سؤال مجری که از او پرسید چگونه متوجه شد زبانِ درازتری نسبت به سایرین دارد، میگوید: اگر شما از همان ابتدا با چنین وضعیتی متولد شده باشید، حتماً به آن آگاه هستید. من در کودکی هنگامی که زبانم را بیرون میآوردم، دریافتم زبان من نسبت به دیگر کودکانی که در حین بازی این کار را میکردند، درازتر است. برادرم هم زبان بلندی دارد، اما به اندازه زبان من دراز نیست.
او در رابطه با مزایای داشتنِ یک زبان بلند میگوید که اگر مقداری غذا اطراف دهانش مالیده شود، مجبور نیست برای پاک کردن آن از دستمال استفاده کند، زیرا به راحتی میتواند آن را لیس بزند!
او اضافه میکند: البته در رستورانها سعی میکنم مؤدب باشم و از دستمال استفاده کنم، اما زمانی که دسترسی به دستمال نداشته باشم، از زبانم کمک میگیرم؛ که اتفاقاً این کار با محیطزیست سازگارتر است!
لیکاسو، رقیب تازهای برای پیکاسو!نیک را با عنوان «لیکاسو» میشناسند؛ این لقب نوعی بازی با کلمات است، تلفیقی از کلمه زبان (Lick) و نام «پیکاسو» نقاش معروف اسپانیایی. او در اینباره میگوید: به سبب خلق آثار هنری با زبان، لقب لیکاسو را به من دادهاند.
او سال گذشته به گینس گفت: «من از زبانم برای خلقکردن استفاده میکنم؛ فکر میکنم میتوان این کار را هنر تلقی کرد. من معمولاً یک لایه سلفون دور زبانم میپیچم، آن را در رنگ فرو میکنم و برای ترسیم نقش مدنظر، روی بوم میکشم.»
نیک تا کنون موفق شده است که برخی نقاشیهای زبانی خود را به قیمت چند صد دلار بفروشد. او در سال ۲۰۱۲ به این رکورد جهانی دست یافت و با گذشت یک دهه، هنوز هم عنوان طولانیترین زبان جهان را در اختیار دارد.
منابع: upi، dailymail
منبع: فرارو
کلیدواژه: رکورد گینس زبان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۱۷۵۵۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رازهای نقاشی مرگ سقراط
افلاطون در رساله فایدون واپسین لحظات زندگی سقراط فیلسوف بزرگ یونان باستان را چنین روایت میکند: پس از خطابه دفاعیه علیه محکمهای که خواستار مجازات مرگ برای او شده بود به شاگردانش میگوید: نگران من نباشید، شما فقط جسم منرا در خاک خواهید گذاشت. سپس در میان اشک و غوغای یاران و حتی اندوه زندانبان جام شوکران را از شاگردش کریتو گرفته و مینوشد. مایع زهرآگین بهسرعت بدنش را سست کرده، چشمانش بیحرکت مانده و او مرگ را پذیرا میشود، تا درسی برای زندگی دیگران باشد.
به گزارش ایرنا، پرسشهای سیاسی و فلسفی سقراط شهروندان آتن را به تردید در حقیقت خدایان پانتئون و اصالت ارزشها در اخلاق یونانیان فرامیخواند. او بخاطر این پنداشتها به ناباوری نسبت به خدایان و فاسد کردن جوانان متهم شد که مجازاتش مرگ بود؛ مطابق رسم زمانه با نوشیدن جامزهر. سقراط بیمناقشه حکم قضات را پذیرفت و حتی شاگردانی را که وی را به نوشتن تقاضای عفو و یا فرار از آتن تشویق میکردند، بهشدت سرزنش کرد. صحنه واپسین دم حیات او تا لحظه نوشیدن جام شوکران، بارها توسط هنرمندان مختلف به تصویر کشیده شده که یادمانیترین آنها اثر چشمگیر نقاش نئوکلاسیک فرانسوی ژاک لوئی داوید است باعنوان مرگ سقراط (La Mort de Socrate) که حالا در موزه متروپلیتن نیویورک نگهداری میشود.
داوید این نقاشی ۱۳۰ در ۱۹۶ سانتیمتری را بدون التزام دقیق به روایت افلاطون و برمبنای نگاهی ستایشآمیز به سقراط برای پذیرش شجاعانه مرگ خلق کرد تا تصویری حماسی از عزت و کرامت باشد. در مرکز صحنه سقراط با ردای سفید و در هیبتی قهرمانانه روی تخت نشسته با قامتی استوار دست راستش را برای گرفتن جام سرخ شوکران دراز کرده است. او با دست چپ به بالا اشاره میکند؛ به آسمان و جهان پس از مرگ. بدینسان در آخرین دقایق عمر نیز از موعظه و خطابه باز نمیایستد؛ ترجیح میدهد بمیرد، اما از باورها و تعالیم خود دست نکشد. این آخرین درس اوست برای شاگردانی که پیرامون وی در اندوه و اضطراب بسر میبرند.
افلاطون، شاخصترین آنها، غمزده و سر در گریبان، جلوی تخت نشسته و پشتبه صحنه وقوع تراژدی را انتظار میکشد. مرد جوانی که فنجان شوکران را بسوی سقراط گرفته، از شدت تأثر روی برگردانده تا شاهد نوشیدن زهر توسط فیلسوف نباشد. مرد دیگری دست روی زانوی او گذاشته تا شاید وی را از اینکار منصرف سازد. دیگرانی که تاب دیدن صحنه را ندارند، در عمق دالانی درحال دور شدن هستند. مضمون اصلی صحنهپردازی، تمجید از رویکرد فیلسوف به مرگ است و ابراز همبستگی با او که مرگ را نه پایان هستی، بلکه سویه دیگری از زندگی میپندارد.
ژاک لوئی داوید نقاش برتر زمانه خویش بود و در آثار تماشاییاش روایتهای تاریخی را با فلسفه روشنگری در میآمیخت تا متفکرانهترین نمونههای نقاشی آکادمیک را پدید آورد. زبان تصویری او فاخر متناسب با علائق طبقه اشراف فرانسه بود، لیکن برای قاطبه مردم نیز قابل فهم و عمیقاً الهامبخش بود. شاگردان وی، بعدها از سبک کلاسیک و روایتهای سخت و محکم آن فاصله گرفته به سوی امواج پرشور هنر رمانتیک رفتند. آثار او طلایهدار تمدن مدرن بودند، آکنده از بشارتهای اخلاقی و روح انقلابی. در فرانسه او نقاش محبوب سه رژیم پیاپی بود؛ ابتدا در دربار لوئی شانزدهم سپس در عصر انقلاب و نهایتاً در دوره امپراطوری ناپلئون بناپارت. هر سه رژیم از آثار تاثیرگزار وی برای تبلیغ مشروعیت و اقتدار خویش بهره میگرفتند، اما در نهایت به اتهام خیانت به زندان انداخته شد.
نقاشی مرگ سقراط دو سال قبل از انقلاب کبیر فرانسه خلق شد و القاگر حس مقاومت در برابر بیعدالتی، پیامآور روشنگری و فداکاری قهرمانانه بود. داوید در روند انقلاب فعالانه شرکت داشت و تصاویری از نمادهای شجاعت و ایثار خلق کرد. او سالهای پایانی عمرش را در بیماری و تبعید گذراند. وساطتها برای بازگشت او به فرانسه بهثمر ننشست تا اینکه در ۱۸۲۵ در بروکسل از دنیا رفت. در ۲۰۰مین سالگرد انقلاب (۱۹۸۹) دولت فرانسه تلاش کرد بقایای داوید را به کشورش بازگرداند، اما دولت بلژیک با این استدلال که قبر او بنایی تاریخی است، از اینکار امتناع ورزید.